گروه فرهنگی مشرق - سینمای ایران در حالی اکران رسمی نوروز را با مراسمی که دو شب پیش برگزار شد، آغاز کرد که ارزیابیها از هم اکنون از فروش بالای فیلمهای کمدی حکایت دارد و پربازدهترین بازیگر سال 93 سینمای ایران به لحاظ مالی همچون دو سال گذشته، «رضا عطاران» شناخته خواهد شد اما این اتفاق چه پیامی را با خود به همراه دارد؟
به گزارش «تابناک»، «دهلیز»، «چه خوبه که برگشتی»، «بیخود و بیجهت»، «خوابم میآد»، «اسب حیوان نجیبی است»، «ورود آقایان ممنوع» مجموع فیلمهایی است که در سالهای 90، 91، 92 در سینمای ایران با نقش آفرینی «رضا عطاران» اکران شد و قریب به اتفاق این آثار نیز فروش بالایی داشتند. گیشههای سینما در سال 93 میزبان سه فیلم دیگر با بازی این کمدین سینمای ایران است که این سه فیلم نیز احتمالاً فروش بالایی خواهند داشت: «کلاشینکف»، «طبقه حساس» و «رد کارپت».
به عبارت ساده تر میتوان عطاران را سودآورترین در گیشه سینما در چهار سال اخیر دانست که اتفاقاً این سودآوری را با بازیهای متفاوت کمیک و نه به واسطه چهره و این مسائل به دست آورده و حفظ کرده است. کاراکتر عطاران و فیلمهایی که در آنها در این چند سال حضور داشته و تنها یکی از آنها مضمون ملودرام و غیرکمیک داشته، یک پیغام روشن را برای سینما ایران در پی دارد و این هم نیاز مخاطب سینمای ایران است که در روزهای اوج عطاران با او همراه شده است.
مخاطب سینمای ایران بیش از هر زمان به فیلمهای کمیک احتیاج دارد؛ آنچه بهمن فرمان آرا نیز به آن دست یافته و قصد دارد با ساخت «سه گانه زندگی» پس از «سه گانه مرگ» مخاطب را با خود همراه سازد اما متاسفانه سینمای ایران متاثر از شرایط جامعه در نقش آینه ظاهر شده و نقدهای اجتماعی سنگینی را به تصویر کشیده که با تماشاچی در طول یک سال پیش رو به تماشایشان خواهیم نشست اما مگر این تماشاچی تا چه توان تماشاچی این فیلمها را خواهد داشت؟
واقعیت آن است که سینمای ایران و برخی سینماگران هنوز به تعادل لازم دست نیافته اند و به محض مشاهده اقبال نسبی از ژانر سینمایی که امروز سینمای آپارتمانی لقب گرفته، سراغ این سبک فیلم سازی می روند، به محض گرم شدن تنور سینمای کمدی نازل ابایی ندارند چنین آثاری بسازند و به محض آنکه اقبال مخاطب را در ژانر دیگری نیز مشاهده کنند، سراغ آن حوزه می روند و به همین دلیل در دیگر ژانرها به یک باره عرصه خالی میشود، حال آنکه تماشاچی فیلم خوب در همه حوزه ها میخواهد اما مخاطب عام با گرفتاریهای روزمره جامعه، ترجیح میدهد بخندد، ولو آنکه با طنز تلخ اجتماعی مواجه باشد.
سینمای ایران بیش از هر زمان در این مقطع حول محور اقتصاد در سال 93 قابل برنامه ریزی است. در واقع هر تصمیمی درباره سینما در طول یک سال آینده میبایست با در نظر گرفتن پیش نیاز اقتصادی این حوزه مورد توجه قرار گیرد و در غیر این صورت سینمای ایران سال سختی را پیش رو خواهد داشت و شاهد وارد آمدن آسیب های جدی تازهای به بدنه سینما خواهیم بود.
در همین راستا ضمن اینکه باید در اخذ تصمیمات از تلاش برای راضی نگه داشتن همه -که امری تقریباً ناممکن است- پرهیز کرد و با پذیرش نظر اکثریت در تصمیمات، شاهد مشارکت همه اقشار سینما از جمله سینماداران در تولید و پخش فیلمها بود، تصور میشود باید در تمامی ژانرها به ویژه ژانر کمدی که در سالهای اخیر بار اصلی اقتصاد سینمای ایران را در گیشه بردوش داشته پررنگ کرد اما این کمدی نیز آنچنان نازل نشود که یا مردم از کمدی زده شوند و یا فیلم ها را از پرده پایین بکشند و تعادل در این زمینه نیز رعایت شود.
انتظار میرود زمینه اکران طولی و عرضی که وعده اش داده شده به موازی هم کاملاً عملی شده و از جنبه تشریفاتی خارج شود تا تماشاچیان حرفهای سینمای ایران که تعدادشان نیز کم نیست بتوانند بر روی پرده چند سالن سینما آثار مورد علاقه شان را تماشا کنند و این ظرفیت در حد چند سینماتک محدود نشود و در مقابل انتظار سنگینی نیست که فیلم سازان بر روی ژانرهای مختلف متمرکز شوند و همانگونه که تمرکز شخصی چون عطاران در کمدی است یا جوانی چون امیرحسین ثقفی بر تراژدی تمرکز کرده، در تمامی ژانر تولیداتی داشته باشیم که مخاطب را وادارد همچون فیلم کمدی برایش هزینه پرداخت کنند.
به گزارش «تابناک»، «دهلیز»، «چه خوبه که برگشتی»، «بیخود و بیجهت»، «خوابم میآد»، «اسب حیوان نجیبی است»، «ورود آقایان ممنوع» مجموع فیلمهایی است که در سالهای 90، 91، 92 در سینمای ایران با نقش آفرینی «رضا عطاران» اکران شد و قریب به اتفاق این آثار نیز فروش بالایی داشتند. گیشههای سینما در سال 93 میزبان سه فیلم دیگر با بازی این کمدین سینمای ایران است که این سه فیلم نیز احتمالاً فروش بالایی خواهند داشت: «کلاشینکف»، «طبقه حساس» و «رد کارپت».
به عبارت ساده تر میتوان عطاران را سودآورترین در گیشه سینما در چهار سال اخیر دانست که اتفاقاً این سودآوری را با بازیهای متفاوت کمیک و نه به واسطه چهره و این مسائل به دست آورده و حفظ کرده است. کاراکتر عطاران و فیلمهایی که در آنها در این چند سال حضور داشته و تنها یکی از آنها مضمون ملودرام و غیرکمیک داشته، یک پیغام روشن را برای سینما ایران در پی دارد و این هم نیاز مخاطب سینمای ایران است که در روزهای اوج عطاران با او همراه شده است.
مخاطب سینمای ایران بیش از هر زمان به فیلمهای کمیک احتیاج دارد؛ آنچه بهمن فرمان آرا نیز به آن دست یافته و قصد دارد با ساخت «سه گانه زندگی» پس از «سه گانه مرگ» مخاطب را با خود همراه سازد اما متاسفانه سینمای ایران متاثر از شرایط جامعه در نقش آینه ظاهر شده و نقدهای اجتماعی سنگینی را به تصویر کشیده که با تماشاچی در طول یک سال پیش رو به تماشایشان خواهیم نشست اما مگر این تماشاچی تا چه توان تماشاچی این فیلمها را خواهد داشت؟
واقعیت آن است که سینمای ایران و برخی سینماگران هنوز به تعادل لازم دست نیافته اند و به محض مشاهده اقبال نسبی از ژانر سینمایی که امروز سینمای آپارتمانی لقب گرفته، سراغ این سبک فیلم سازی می روند، به محض گرم شدن تنور سینمای کمدی نازل ابایی ندارند چنین آثاری بسازند و به محض آنکه اقبال مخاطب را در ژانر دیگری نیز مشاهده کنند، سراغ آن حوزه می روند و به همین دلیل در دیگر ژانرها به یک باره عرصه خالی میشود، حال آنکه تماشاچی فیلم خوب در همه حوزه ها میخواهد اما مخاطب عام با گرفتاریهای روزمره جامعه، ترجیح میدهد بخندد، ولو آنکه با طنز تلخ اجتماعی مواجه باشد.
سینمای ایران بیش از هر زمان در این مقطع حول محور اقتصاد در سال 93 قابل برنامه ریزی است. در واقع هر تصمیمی درباره سینما در طول یک سال آینده میبایست با در نظر گرفتن پیش نیاز اقتصادی این حوزه مورد توجه قرار گیرد و در غیر این صورت سینمای ایران سال سختی را پیش رو خواهد داشت و شاهد وارد آمدن آسیب های جدی تازهای به بدنه سینما خواهیم بود.
در همین راستا ضمن اینکه باید در اخذ تصمیمات از تلاش برای راضی نگه داشتن همه -که امری تقریباً ناممکن است- پرهیز کرد و با پذیرش نظر اکثریت در تصمیمات، شاهد مشارکت همه اقشار سینما از جمله سینماداران در تولید و پخش فیلمها بود، تصور میشود باید در تمامی ژانرها به ویژه ژانر کمدی که در سالهای اخیر بار اصلی اقتصاد سینمای ایران را در گیشه بردوش داشته پررنگ کرد اما این کمدی نیز آنچنان نازل نشود که یا مردم از کمدی زده شوند و یا فیلم ها را از پرده پایین بکشند و تعادل در این زمینه نیز رعایت شود.
انتظار میرود زمینه اکران طولی و عرضی که وعده اش داده شده به موازی هم کاملاً عملی شده و از جنبه تشریفاتی خارج شود تا تماشاچیان حرفهای سینمای ایران که تعدادشان نیز کم نیست بتوانند بر روی پرده چند سالن سینما آثار مورد علاقه شان را تماشا کنند و این ظرفیت در حد چند سینماتک محدود نشود و در مقابل انتظار سنگینی نیست که فیلم سازان بر روی ژانرهای مختلف متمرکز شوند و همانگونه که تمرکز شخصی چون عطاران در کمدی است یا جوانی چون امیرحسین ثقفی بر تراژدی تمرکز کرده، در تمامی ژانر تولیداتی داشته باشیم که مخاطب را وادارد همچون فیلم کمدی برایش هزینه پرداخت کنند.